محل تبلیغات شما
بخشی از وجودم طالب رهایی ست.

دوست ندارم زندگی را "ملال آور و زندان" و سفر را "رهایی و آزادی" بنامم. چون به عقیده ی من سفر بخشی از زندگی یا شاید با کمی اغراق خودِ زندگیست.وقتی از تمام نقشی که در روزهای پشت سر گذاشته جدا میشوم و میدانم  شب را بدون احساس تعلق به بوی هیچ رختخوابی سر میکنم؛ آن لحظه ها را راحت تر میتوانم لقب زندگی در لحظه بنامم.

اما لذتی که در سفر هست جدای از میل به رهایی ، عمیقا شهوت کنجکاوی را در من میکند. سفر به خودی خود با عجایب و تازگی ها در هم تنیده ست و من هم میخواهم هیجان انگیز ترین نوع آن را انتخاب کنم . سعی خواهم کرد بیشتر با نام سفر یا هر واژه ی جایگزینی که یافتم استفاده کنم چون  هیچ هایک ، زندگی هیپی، کولی وار یا هر نام دیگری را دوست ندارم.  یا بوی خاک میدهند یا مد و فشن!

در همین راستا بعنوان رهبر عظیم الشان زندگی خودم که تصمیم دارم سال 98 را  -که کمتر از یک ماه دیگر بهارش آغاز میشود - "سال رهایی و زندگی" بنامم. :"))

پ.ن: سعی میکنم وسایل مورد نیازم را تهیه کنم و ترجیحا در تعطیلات سال نو اولین سفر چند روزه ام را تجربه کنم. خدا را چه دیدی شاید دلمان خواست همیشه در سفر ماندیم:)

پ.ن2:سعی خواهم راهی برای ثبت یا اشتراک لحظه ها بیابم. با اینستاگرام کنار آمدنی نیستم. شاید کانال نویسی تلگرام را در کنار وبلاگ ادامه دهم.

پ.ن3: عزت زیاد :)

ما گدايان خيل سلطانيم

زندگی نرم یا سخت ؟!

رهایی ؛از انسان اولیه تا انسان مدرن

سفر ,زندگی ,رهایی ,سال ,کنم ,بنامم ,رهایی و ,که در ,و زندگی ,سال رهایی ,در سفر

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها